ساعت حدود 2:30 پاشدم و آماده شدم واسه زنگ امید که بریم سمت Central Station تا اتوبوسهای Skavesta رو سوار شیم واسه پرواز ساعت 7 صبحمون به رم.3:30 شد تازه بعد از زنگ فهمیدیم که برنامه عوض شده و با یک ون می ریم Skavesta.این جوری هزینه ای بهتر می شد ولی برگشت هزینش بیشتر می شد.با راننده که ایرونی هم بود هماهنگ کردیم و قرار شد که سر وقت معین برای برگشتمون هم بیاد.خسته بودم چون شبم خوب نخوابیده بودم ، من بعد از علی و امید سوار شدیم ،بعد امیرو مرجان رو سوار کردیم آخر هم هنگامه رو سوار کردیم.گلیاد هم قرار بود تو رم به ما ملحق شه.6 نفر رو 5 صندلی !!! ما ایرونیها همه جا رو شکل خودمون می کنیم حتی سوئد .راه افتادیم صبحانه رو هنگامه زحمتش رو کشیده بود.ساندویچ پنیر و خیار کلی مسخره بازی کردیم و تازه نصف راه رو رفته بودیم که به هنگامه فهموندیم راننده ایرونی هست فارسی می فهمه و یکم رعایت کنه.فکر کنم همه این منبع انرژی رو می شناسن که همه چیز را رو سرش میذاره.رسیدیم فرودگاه سوار هواپیما شدیم و تقریبا 11 به رم رسیدیم.از فرودگاه Ciampino سوار اتوبوس شدیم به سمت هتل Gaida که نزدیک Central Station Termini بود.نهارمون رو هم که ساندویچ سوسیس بود تو اتوبوس خوردیم و تو مسیر شهر رو و خیابانها رو نگه اجمالی می کردیم.من که واقعا بورم نمی شد ، توی کشوری بودم که جز بزرگترین آرزوهام دیدنش بود.
رسیدیم هتل و چون علی در آخرین لحظات به ما ملحق شده بود دقیقا 5 ساعت قبل رفتن(علی دیگه..!!!) با هتل صحبت کردیم جهت جاش که گفت تنها می تونه 2 تا اتاق 2 تخته برای پسرها و یک 3 تخته برای دخترها بده با قیمت بالاتر.در واقع داشت ما رو می سنجید که پول بده هستیم یا نه ، اینجا بود که ما هم آس خودمون رو رو کردیم و امیر رفت با یارو صحبت و بقولی چک و چونه ها رو زد و طبق معمول تو بحث خرید و چک و چونه مالی می تونید خیالتون راحت باشه که امیر خداست.قسمت جالب ماجرا این بود که دخترا معروفن به چونه زدن تو خرید ولی واسه خریدهای گرون امیر رو می بردن.بگذریم رفتیم تو اتاق هامون ، گلیاد دوست هنگامه رو هم که از ایران اومده بود اونجا دیدیم.قرار شد من و علی بریم تو یک اتاق و امید و امیر هم تو یک اتاق.اتاق ما داشت تمیز می شد، وسه همین رفتیم اتاق امید و امیر و تا اونا آماده شن و غذا بخورن من یک دوش گرفتم که هم سرحال منو آورد ، هم خواب رو از سرم پروند.اتاق ها زیاد فوق العاده نبودن و انصافا مکان هامون تو دوتا شهر دیگه بهتر بود ، با اینکه قیمت همشون تقریبا 25 یورو واسه شبی افتاد.کلیدها رو پائین دادیم و راه افتادیم تو شهر ، خوبی شهر رم ایم بود که نقشه رم و مکانهاش رو می شد از هر جا بصورت Print رنگی گرفت.
تقریبا نزدیک 3 روز کار کرده بودم رو مکانهایی که باید می رفتیم تو ایتالیا و مخصوصا رم ببینیم ، دوستم مرتضی هم 3 هفته قبل از ما رفته بود ایتالیا و خیلی Hint مفید به ما داد از راه ها ، جاها ، غذاها و هزینه ها برای تکمیل کار 3 تا سفرنامه مربوط به ایتالیا رو هم خونده بودم تا در وقت محدودمون حداکثر استفاده رو داشته باشیم.جاها و مکانها رو بصورت Print شده داشتم و مسیرها Optimize شده بود که البته گروه با توجه به سلیقش تغییراتی تو برنامه می دادن.راستی نکته مهمی که شاید بدرد توریستها می خوره اینه که تو نقشه رم شما تقریبا یک لوزی در وسط شهر می بینید ، که نزدیک 70% مکانهای دیدنی استثنایی رم توش هست و گرفتن هتل در این لوزی کلی از هزینه و وقت رفت و آمدتون رو کم می کنه.اولین مکانی که رفتیم Basilica di Santa Maria Maggiore بود ، جالب ترین قسمتش ورود به بنا بود ، چون به خانم ها اجازه نمی دادن بدون لباس مناسب از دید خودشون(تاپ و دامن کوتاه ممنوع بود) وارد شن و هنگامه ناچار شد یه شنل مانندی رو که سر در به صورت قرض می دادن رو بپوشه.(شما رو یاد جایی نمی اندازه…!! خوب ما تو پاییتخت مسیحیت بودیم)انرژی ها حداکثر بود و عکس گرفتن ها شروع شد.من که موبایلم همراهم بود و عکس هاش زیاد خوب در نمی اومد ولی فیلم تونستم زیاد بگیرم.هنگامه و امیر رضا هم دوربینشون رو آورده بودن.اما دوربین حرفه ای رو گلیاد آورده بود که با اون بیشتر سفرمون به تصویر در اومد.بقول علی ما به مکانها می رسیدیم سک سک می کردیم و عکس می گرفتیم.واقعا 2 هفته هم برای ایم شهر که یه موزه زنده هست کمه.واقعا باید از گلیادم بخاطر سعه صدرش و اینکه تونست لحظات شادمون رو ثبت کنه تشکر کنمو البته بصورت ویژه امید که تقریبا 70% وقت دوربین گلیاد دست اون بود و در حال کادر بشتن و عکس گرفتن.بعد از سفر فکر کنم امید خودشو بتونه به عنوان یک Photographer حرفه ای برای کار معرفی کنه ، همینو بگم بغیر از عکسهایی که خوب نبود و Delete شد نزدیک 2 عدد Memory و نزدیک 6 گیگابایت عکس گرفتیم.
از کلیسا اومدیم بیرون رفتیم به سمت Colosseum یکی از 7 عجایب هفتگانه جدید جهان از داخل پارک Domus Aurea حرکت کردیم و تعدادی عکس گرفتیم .مسیر رو بعد از پرس و جو پیدا کردیم و رسیدیم به نزدیک Colosseum واقعا عظمت داره این بنا.کلی مکنهای تاریخی هم کنارش هست.شروع کردیم عکس کارت پستالی هامون رو گرفتن و بعد از کلی عکس گرفتن رفتیم که مکانی رو واسه اولین غذای داخل ایتالیامون پیدا کنیم.اینجا بود که فهمیدیم که رستورانها یک Dish ویژه ارائه میدن که از نظر قیمت و گزینه ها بهترین محسوب می شه .معمولا بین 10 تا 20 یورو هم هست.می خواستیم تو یه رستوران بشنیم که یه زوج با بچه اشون که اونجا نشسته بودن ایرونی در اومدند و وقتی از غذا پرسیدیم گفتن ما گیر افتادیم اینجا شما برین رستورانهای کنار میدون رو چک کنید.خودشون هم کم غذا گرفته بودن که بعد جابجا شن.بعد از کلی استخاره یک مکان کنار میدون با منظره زیبا از محوطه پیدا کردیم و هرکسی سفارش خودش رو داد.من اسم غذام فتوچینی یا همچین چیزی بود که سامل پاستا و یکم گوشت و پنیر بود ، مرجان و علی از غذاسون که یک نوع لازانیا مانند بود خوششون نیومد ، امیر و امید غذای منو رو گرفتن که خوب بود ، گلیاد هم یه ساندویچ گرفت، هنگامه رو یادم نیست.ولی من از غذام خوشم ومد و این اولین غذای ایتالیاییمون بود.بعد از غذا امیر و علی رفتن هتل که بخوابند تا سرحال بیان ، ام ما شروع به گشتن کردیم.
رفتیم سمت Roman Colosseum ،کلیسای مدور و بسیار بزرگی که از مهمترین آثار رم محسوب میشه و مربوط به همون سده اول بعد از میلاد هست. دور تا دور داخل کلیسا پر از مجسمه های مختلفی است که هر کدومش زیبایی خودش رو داره.بعد Fori Imperiali رو دیدیم رفتیم میدان معروف ونیتزیا که در کنار کلیسای کوئلی و در مجاورت میدان سن مارکو و در شرق سایت تاریخی رومن فروم واقع شده بنا در حوالیه سال 1400 میلادی از سنگ های سفید و مجسمه های گوناگونی ساخته شده ، که رنگش با بقیه بناهای شهر متفاوته.سازنده این بنا با نیت ایجاد یک ایتالیای متحد، سنگ های بنا رو از یک شهر دیگه میاره که رنگش کاملا با بقیه شهر متفاوته. بنا با پلکان شروع میشه و پس از گذشتن از پلکانهای مختلف، به محل اصلی بنا میرسه کلا به شکل یک هلال بسیار ملایمه که جلوش یه دالان وجود داره و پر از نقاشی های بی نظیرو سرتاسر پلکان و ساختمان و حتا بالای ساختمان پر از مجسمه است.2 ساعتی تو میدان ، بنا و موزه بنا بودیم و جزو آخرین نفرات بازدید کننده موزه بودیم که 5 دقیقه قبل بستنش واردش شدیم.سیستم ورود و خروج مکانها مختلف هست ولی بیشترشون به این شکل بود که وقتی ورود بسته می شد شما تقریبا 1 ساعت برای خروج فرصت داری.از بالای برج کلی عکس زیبا گرفتیم و مناظر زیبا رو دیدیم.تقریبا شهر رو داشتیم از بالا می دیدیم.پلاکاردهایی در نقاط خاصی از بالای برج نصب بود گه منظره جلوی شما رو در عکس نشان می داد و با شماره در زیر عکس تاریخچه هر بنا و مکانی را بازگو می کرد.
بالای برج رستوران هم بود که بچه ها آب گرفتن و حرکت کردیم به سمت پائین و حرکت کردیم به سمت Roman Colosseum براساس تصمیم قرار بود که غروب رو در Colosseum باشیم و عکس بگیریم ، که اینجا متوجه شدیم ورود بسته شده و فقط کسانی که تو هستن می تونن بیان بیرون.بدشانسی بود ولی کاری نمی شد کرد براساس نقشه حرکت Colosseum تو قسمت جنوب برنامه ما بود و اگه می خواستیم فردا دوباره بیایم کلی از وقتمون رو از دست میدادیم.اما واقعا نمی شد بیای رم و بگی Colosseum رو ندیدی.سریع برنامه رو با هنگامه بعنون GPS زنده گروهمون چک کردم و دیدم اگه می خوایم جاهایی رو که می خوایم ببینیم باید امشب یه شاهکار پیاده روی اجرا کنیم که انجام دادیم.
بدون همکاری و هماهنگی با دوست عزیزم هنگامه اصولا این کار بعید بود ، اینجا ازش تشکر می کنم.حرکت کردیم به سمت میدان و چشمه Trevi Fountain یکی از شلوغترین میدانها و زیبترین میدانهای شهر که به چشمه آرزوها هم مشهور هست.براساس داستانها کسانی که آرزویی دارن ، آرزو می کنن و یک سکه داخل چشمه می ندازن.من زیاد به این مسائل اعتقاد ندارم ولی این کار رو کردم و برام جالب بود خبر خوبی به من فرداش رسید که به نوعی برآورده شدن آرزوم بود.(اونم همش با یک کرون!!! )بگذریم بسیار مکان زیبا و استثتایی هست و شبهاش لذت بخشه.نزدیک 30 دقیقه ای اونجا بودیم و کلی عکس گرفتیم ، کف آب پر از سکه های پرتاب شده مردم بود. وقتمون کم بود و برنامه ریزی فشرده تصمیم گرفتیم حرکت کنیم و بریم به سمت Spanish Steps بعد از کلی پیاده روی رسیدیم به مکان مورد نظر و جالب بود روز 16 آگوست روز مرد محسوب می شد در ایتالیا و در میدانهای مختلف شهر برای 1 ساعتی جشن و موسیقی و رقص از طرف شهرداری تدارک دیده شده بود که ما یک رقص هماهنگ ، آهنگ شاد و یک قسمت از Opera را شاهد بودیم.این برنامه آخرین برنامه تابستانی در ایتالیا بود که ما بهش رسیده بودیم.تمام میدان و پله ها پر از توریستهای مختلف بود که داشتم از برنامه لذت می بردن.بعد از یک ساعت تصمیم گرفتیم برگردیم هتل تا استراحت کنیم تا برای فردا آماده باشیم.حرکت کردیم ، امید و مرجان زودتر رفتن چون امید می خواست حمام بگیره و شب بره بیرون و امیر و علی که بیرون بودن بپیونده ،مرجان هم توانش به آخر رسیده بود و می خواست بخوابد.من و هنگامه و گلیاد رفتیم تو یه رستوران کوچیک یه شام کوچیک خوردیم.رستوران تو میدان باربرینی Piazza Barberini بود که برای رسیدن به Trevi Fountain قبلش از اون رد شده بودیم و عکس ازش گرفته بودیم. می شه گفت رم شهر شاهکارهای عظیم از میکل آنژ هم محسوب می شه.حرکت کردیم به سمت هتل و پس از حمام گرفتم 4 ، 5 ساعتی بخوابم، تمام پاهام و بدنم خسته بود.
Leave A Comment